معنی تیکه کلام درویش

واژه پیشنهادی

گویش مازندرانی

تیکه تیکه

تکه تکه – پاره پاره


تیکه

رشه، تکه، قسمتی از چیزی

مترادف و متضاد زبان فارسی

تیکه پراندن

تیکه آمدن، مزه پراندن، تکه آمدن، متلک گفتن

فرهنگ معین

تیکه

تکه، هر چیز درخور و مناسب. [خوانش: (کِّ) (عا.)]

لغت نامه دهخدا

درویش

درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی درویش مشهور به سگ بچه. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.

درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی بن امیربایزید جلایر. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.

درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی بن حسن بن ابراهیم انکوری مصری. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.

درویش. [دَرْ] (اِخ) لقب علی بن ابراهیم از اهالی حلب. رجوع به علی درویش در ردیف خود شود.

معادل ابجد

تیکه کلام درویش

1046

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری